سـرچشمـه اقـتـصـاد دیجیتـالی
دکتر سید مهدی حسینی دکتری علوم سیاسی از دانشگاه تهران:
اگر به قول منابع تاریخی، آبادی ها و شهرها در کنار رودخانه ها شکل میگرفتند، به دلیل اینکه راه های آبی مهمترین مسیرهای تبادلات اقتصادی بودند، ولی درتاریخ فردا، آینـدگان خـواهنـد خـوانـد کـه در درۀ سیـلیـکـون Valley Silicon واقع در ساحل اقیانوس آرام، رو در روی ژاپن!
بر اثر وزش توفان و رایانش ابریCloud computing اختراعات حیرت انگیز میکرو الکترونیک جوانه زدند. آن اختراعات فناورانه به تدریج بر سرشت و سرنـوشت بشریت تأثیر معنا دار گذاشتند. با راه افتان آن سیـل عظیم، در ابتدا و به سرعت برق، در کنار روخانههای اطلاعات در سرتاسر جهان، دهکدههای الکترونیکی تأسیس شد و امر اقتصـاد بسوی دیجیتـالی شـدن خیـز برداشت. القصه، هرگونه تصمیمگیری داخلی از سـوی “دولت-ملت” نیز در مقابل فرایندهای اقتصادی حاصل از تحول دیجیتال، کار آمدی خـود را از دست داد. یعنی فرایند اقتصادیِ مرسوم، در سطح ملی رو به انحطاط گذاشت.
زیرا دیگر نمیتوانست تابعِساز و کارهای داخلی و تصمیمات دولت متبوع باشد. (البته هر چند اقتصاد دیجیتال و پـرشتاب درحـال گستـرش اسـت، اما هنـوز دولتها قدرتمندترین بازیگران اقتصادی اند.) به هرحال، جامعـه بشری سرخـوش و شادمان از پایان هزاره دوم میلادی (بنا به تقویم مسیحی گریگوری در نیمه شب 31 دسامیر سال 2000) و تحویل هزارۀ جدید، به جشـن و پایکوبی مشغول شد. ناگفته نماند که در همین ربع اول از قرن بیست ویک، در کنار آثار بسیار مثبتِ اقتصاد دیجیتالی! اندکی ناخرسندی از عوارض منفیِ حاصل ازآن نیز پدیدار شده است.
در اینجـا و باتوجـه بـه شکل نویـن مراودات و داد و ستـد اقتصادی، پرتویی بـر سر چشمه این تغییر میافکنیم: رودخانه خروشان الکترونیک ازدرّه سیلیکون جوشید. جایی که HP, Google, Yahoo, Apple, Intel و… شروع به کار کردند. انسانهایی با افکاری زیبا، بلند پرواز همراه با ایده های بر جسته فناورانه، در دهه هـای رشد (1960 و 1970) درۀ سیلیکون را به گذرگاه تلاقیِ علم و هنر؛ و گاهواره رشد اقتصاد دیجیتالی تبدیل نمودند و باعث تغییر و تحول عظیم در جهان شدند. تأثیرات زیبایی شناختی و صد البتـه ذوقی در آن مکان، یعنـی سرچشمه و مرکـزِ “اجتماعی – اقتصـادیِ شدیداً اطلاعاتی شده” اکنون بر ساختار اقصادی جهان سایه گسترده است. از یک منظر، حتی صفت هایی منتسب به ذات الهی(وجودِ همه جا حاضر/ قابلِ دسترسی آنی/ بیواسطگی) را تبدیل به صفات ذاتی برای عصر دیجیتال! ساخته است.
به راستی که نظام جهانیِ امروز، با نظام جهانیِ پیشین بسیار تفاوت دارد. از دهۀ 1970 با ولادت انقلاب تکنولوژی ارتباطی در درّه سیلیکون و شتاب حیرت افزای تغییر و تحول دیجیتال، فاصلۀ مکانی و جغرافیایی معنای خود را از دست داد، و حوزه عمومی مشترکی در سطح جهانی پدیدار شد. امـا هـزار نکتـه باریکتـر زِ مـو اینجـاست، کـه فنسالاران، با اختراعات پرتنوع، باعث آب رفتن دنیا وکوچک و کوچکتر شدن جهان و دمِ دست بودن فضـای زمین، و پرآب شـدن سرچشمۀ اقتصاد دیجیتالی شدند.
دلیل اصلیِ “جوششِ قُل قُلِ آن چشمه” قابلیتِ پیمایشگرانـه ذهـن انسانهایـی بود که «یحیی تابش» آنها را با جملـهای کوتـاه و بسیار گویـا توصیف کـرده است: « نقـش اساسی، به عهـده آدمهای کار درست است. (شناخت دره سلیکون،ص 19)» ویژگی کار درستی،علاوه بر امر اقتصاد سیاسی، بر فرهنگ و جامعه (جهان اجتماعی) نیز تأثیری بنیادیـن گذاشت و مفاهیمـی چـون “کلیسای گوگل” و مسجـد الکترونیک و به تبع آن وعاظ تلویزیونی، را وارد ادبیات ساخت. حتی زمزمه ظهور الهیـات دیجیتال نیز به گوش می رسد.
پـس از رایـانش ابـری، ارائـه خدمات میزبانی بر روی اینترنت، رواج یافت و مفاهیمی چون علم و جامعه و … نیز رنگ طبیعت گرفتند و به تدریج همزیستی انسان – رایانه فهم پذیرشد. در نتیجه دیجیتالیسم نیز در زمره مخاطرات طبیعی مانند رعد و برق و طوفان و سیل و زلزلزله قرارگرفت، با این تفاوت که این مخاطره نوپدید؛ هر مکان، هر “لحظه و آن” را تهدید می کند اما هنوز پناهگاهی متناسب با آن ساخته نشده است!
عواقب خطرات امروز، جهانی است و متوجه همه طبقات و شئون اجتماعی است. بسیاری از تصمیمات زندگی حتی روابط جنسیت نیز عملاً با آن مخاطره پیوندی تنگا تنگ دارد. عدم قطعیت در روابط مرد و زن، از آن جمله است. به عنوان مثال، حتی دریـک نسلِ پیش، ازدواج فرایند نسبتاً روشـن و مرحلهای سرنوشت ساز از زندگیِ جوانان بود. اما امروزه، حتی در جامعه ایران اسلامـی در مواردی، افراد با هـم زندگی میکننـد بی آنکه ازدواج کنند …
عـدم چـاره اندیشی عاجـل! موجب فروپاشـی برخی از جنبههـای بنیادین زندگی اجتماعی خواهد شد و جامعه ایران را به حادترین مرحله تغییر و تحول اجتماعی؛، پرتاب خواهد کرد. یکی از ابزار بسیار مؤثر در این تغییر و تحول، موتورهای جستجو هستند. اکنون، موتور جستجوی گوگل میتواند شیوه اندیشه، تولید، مصرف، ارتباط، زندگی، مرگ، جنگ و حتی عشق … را به کلی دگرگون سازد.
امروز گوگل حتی کودکانی که در سرتاسر جهـان در میان رایانهها میبالند و بزرگ می شوند، را نیز در زمره دوستان خردسال خود قرار داده است. البته برای رعایت عدل و انصاف باید گفت: دانشجویی فن سالار وکار درست به نام «سرگئی برین» که در تابستـان 1996 نسخـه اولیـه گوگل را در وب سایت دانشگاه استنفورد راه اندازی کرد.
این نابغه ریاضی که علاقه زیادی به استخراج اطلاعات دارد، هرکجا هست خدایا به سلامت دارش و بر توفیقاتش بیفزا! چرا که اساساً، رازِ دانشگاه استنفـورد در این است که در هـر پـروژهای، چه پژوهشی باشد چه دانشجویی، همه به دنبال نتیجه هستند و حاصلِ کار، باید حتماً و حتماً یک مسئله ای را حل کرده باشد. …