مـوازنـه قـدرت اقـتـصـادی ایران و امریکا خـوش بـیـنی یـا تـأسف؟
دکتر مجید فریدون فر، تحلیل گر بازارهای مالی و استاد دانشگاه
مقـایسه اقتصـاد آمریکا و ایـران یکی از مسائل دیرینـه مورد علاقـه مردم کشـورمـان و حتـی ابرقدرتهای جهـان بوده است و آیـا به راستـی ایـن دو کشـور اصـلاً قابـل قیـاس با یکدیگـر هستند؟
شاید بـرای آگاهی از مقـایسه اقتصـاد آمریکا و ایران نیازی به مطالعه یک مقاله مفصل نباشد؛ زیـرا تنها قیمت امروز دلار در کشـور ایران، در یک نگاه گزارشی کلی از تفاوت قدرت اقتصادی آمریکا و ایران را مشخص میکند.
در نتیجه ما به دنبال اثبات برتری ایران و آمریکا در مقـایسه شـاخـصهـای اقتصـادی مختلـف نیستیـم، چـرا که بـه وضـوح برتری اقتصـادی مشخص است.
در بـررسی اجمـالی مقایسـه اقتصـاد آمریکا وایـران میخواهیـم شرایـط اقتصـادی ایـران و آمریـکا را در بعضـی از زمینـههـای اقتصـادی ارزیابی کنیم.زیـرا الزاماً نمیتوانیم مقایسـه قدرت اقتصادی ایران و آمریکا را امری صحیح تلقی کنیم، چراکه ایـن دو کشـور از نظـر میـزان منـابع طبیعـی، منـابع انسانـی، سیستـم مـدیریتـی، بـودجـه مالـی و دهها فاکتـور مهـم دیگـر در شـرایـط مشابهی وجود ندارد.
شکوفایی اقتصاد آمریکا از اواخر قرن هجدهم شروع شد. سپس اقتصاد آمریکا در ادامه قرن نوزدهم و قرن بیستم با انقلاب صنعتی، توسعه راهآهن، و پیدایش شرکتهای بزرگ همچون Standard Oil و Ford Motor Company رشد قابل توجهی داشت.پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا به علت فاصله زیاد با میدان نبرد جنگ جهانی در قلب اروپـا و سیـاستهای مدیریتی کاملاً درست و هوشمندانه که مـوجب تأثیرات مخرب کمتری در این کشور شد توانست به یکی از اقتصادهای بـزرگ جـهـان تبـدیـل شـود و از آن زمـان تاثیرگذارترین اقتصاد جهان محسوب میشود.
تاریخچـه پیدایش اقتصاد در ایران به قرنها قبـل (دوران هخـامنشیـان و اشکانیـان) بـاز میگردد و از این رو قـدمت بسیـار بیشتری نسبت به تاریخچه اقتصاد آمریکا داراست. امـا پـس از انقـلاب اسلامـی در سـال 1357، اقتصاد ایـران تغییرات زیـادی را تجربه کرد. ملـیشدن بسیـاری از صنـایع، تـحریمهـای بینالمللی و جنگ 8 ساله ایـران با عـراق و از همه مهمتر نبود مدیران کارآمد و چنـد جبهه شدن احزاب مختلف فقط برای کسب قدرت و نه خدمت به مردم و بعضاً مدیران فاسد از جمله عوامل تـأثیرگذار در افت سرعت رشد اقتصاد ایران و در نهایت فاصله گرفتن اقتصاد ایران با کشورهای جهان شد.
اقتصاد ایران تا چنددهه پیش بر صنایع نفت و گاز تمـرکز داشـت، امـا در سـالهـای اخیـر تلاشهای زیادی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد و توسعه بخشهای دیگر آن انجام شده است.
اقتصـاد ایـران و آمریـکا در بخش صنعت کشاورزی
کشـاورزی در آمریکا به صـورت گسترده و صنعتی انجـام میشود و از این رو این کشور یکی از بزرگتـرین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در جهان است. امـا صنـعـت کشـاورزی در ایـران، هـنـوز کامـلاً به صـورت ماشینـی اداره نمـیشود و همچنـان کشـاورزیهـای خـانوادگـی و کشتهـای سنتـی بخـش قـابـلتـوجهـی از تولیـدات کشـاورزی در ایـران را تشکیل میدهند.
اقتصـاد آمریکا و ایـران در بخش صنعت خودروسازی
آمریکا یکی از غولهای صنعت خودروسازی در جهـان است و دارای شرکتهـای بزرگ خودروسازی همچون General Motors، Ford و Tesla میباشد. امـا صـنـعـت خـودروسـازی در ایـران بـا وجـود توسعـه در سـالهـای اخیـر، هنـوزفـاصلـه چشمگیـری بـا استـانـداردهـای روز خـودروسـازی در جـهـان کـه هـیـچ، بلکـه در آسـیـا دارد و دارای شـرکتهـایمـانند ایرانخـودرو و سایپـا است که اصلاً حرفی برای گفتن ندارند.اقتصـاد آمریکا و ایـران در بخش فناوری اطلاعات آمریکا یکی از کشورهای مادر در زمینه فناوری اطلاعـات است و شرکتهای بـزرگی مـانند Apple، Microsoft و Amazon در آن فـعـالیـت دارند.
اما توسعه فناوری اطلاعات در ایران تا حدودی یک کپـی پـر از ایـراد از برنـدهای معـروف دنیـاست. بـه عنـوان نمـونه مـیتوان بـه شرکتهایی همچـون Snapp و Digikala که در ایـن زمینـه فعالیت میکنند اشاره کرد. وزیر اقتصاد اخیراً عنوان کرده ایران به دلیل نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی پایینتر در مقایسه با کشورهایی همچون آمریکا، ژاپن، ایتالیا و کشورهای همسایه در وضعیت بهتری قرار دارد.
این درحـالیـست که چنیـن ادعـایی بـدون پایه و اسـاس و حتـی بـدون در نظـرگرفتن شـاخصهای اقتصـادی از وزیـر اقتصاد یـک کشور دور از انتظار است و یقیناً اقتصاددانان میدانند که ارزیـابی وضعیـت اقتصادی یک کشـور تنهـا با نسبت بـدهی آن امکانپذیر نیست.
چرا که شـواهد و ایندکسها نشـان میدهد برخی از کشورها ممکن است با افزایش نسبت بدهی خود بتوانند زیرساختهای تولید کشور را گستـرش دهنـد و همین موضوع منجر به توسعه اقتصادی بیشتر آنها شود و بیشتر از آنچـه بدهـکار بـاشند بـتـوانند سـودآوری داشتـه باشنـد. اتفـاقی که در ژاپن و امریکا و خیـلی از کشـورهـای دیگـر نیـز بـه وقـوع پیوسته است.
وزیر اقتصاد اعلام کـرده است که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی در ژاپن 264 درصد، ایتالیا 145 درصـد، آمـریـکا 129 درصـد، مصر و اردن بیـش از 80 درصـد، عـراق 43 درصـد، امـارات 38 درصـد، تـرکیـه 32 درصـد و عـربـستـان 30 درصد است. به همیـن ترتیب ایران بـا نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی با نرخ 29 درصد در وضعیت بهتری نسبت به سایر کشورها قرار دارد.
اما آیا واقعیت این است؟
یقیناً خیر و وزیر اقتصاد کاملاً غیرحرفهای و بدور از تخصص ابراز عقیده کرده است. که در نهایت ما باید بدانیم نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به تنهایی قابلیت توضیح شرایط اقتصاـدی یک کشـور را نـدارد و بایـد در کنـار سایر متغیـرها همچـون نـرخ تـورم، نـرخ بهره، سرمایهگذاری خارجـی و رشـد اقتصادی بررسی شود.
تاریخ اقتصادی شاهد رشد و پیشرفت بسیاری از کشورها با نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی بالا بوده است.در مقابل برخـی کشورها نیز وجـود دارند که بـا نسبت بدهی پایینـی توانستهانـد عملکرد اقتصادی مناسبی از خود نشان دهند. بنابراین مشاهده میشود صرفاً نسبت بدهی یک کشور بیانگر وضعیت اقتصادی آن کشور نیست و نخواهد بود.
امیـد آن است کـه در دولـت جدیـد از افراد متـخصص و کارشناسـان باسـواد اقتصـادی و نیروهای دانشگاهـی جوان با افکاری مدرن در اقتصاد استفاده گردد تا چرخ زنگ زده اقتصاد دوباره در مسیر درست قرار گیرد.