یادداشت

اقـشـــار خـــاص و امضاء کردن دیجیتال

دکتر سید مهدی حسینی دکتری علوم سیاسی از دانشگاه تهران:

نویـد آیندۀ بهتـر، از سـوی نـوآوری‌هـای فناورانه؛ خوشایند ترین نغمه ای است که جان و جسـم بشر قـرن بیست و یکـم را نـوازش می دهد. بـه موازات چشـم انداز درخشـان از تحـول دیجیتال؛ نیاز بیشتری به تدوین قوانین هرچه عادلانه تر، و تمهید زیرساخت های مناسب تر؛ احساس می شود.

در طول یک نسل: – را یانه های شخصی به ابزاری ضروری برای تمام دانش وران تبدیل شدند. – اینترنت از شبکه ی مختص افراد حرفه ای، به رشته ی ارتباط جهانی؛ جهش یافت. ودنیایی سرشار از نوآران پر جنب وجوش؛ که حتی برای تفریح و سرگرمی، از رسانه‌های اجتمـاعی نیرویـی چالاک ساخته؛ و مدعـی براندازی دولتهایند! شکل گرفت. وزندگی روزمره اقشار خاص، از نیمه دوم قرن بیستم؛ در اولویت پژوهش‌های دانش نوپای جامعه شناسیِ نا برا بری درآمد.

هدف، واکاوی زندگی روزمره افرادی با توانایی جسمانی متفاوت (معلولیت) و بهره بهینه از اختراعات نوین؛ بود. پیشتر؛ « مایک الیور» نحوه شکل گیری موانع اجتماعی و فرهنگی موجود در مقابل معلولین را تبیین کرده بود. او با اشـاره به اینکه «کوتاهی در تعبیـه راه مناسبـی برای ویلچـر، [خود] مانعـی معلول کننده ایجـاد می کند؛ ریشـه محدودیت های سخت در برابر مشارکت کامـل معلولان در جامعـه؛ را انقلاب صنعتی» دانسته بود.

هــرچـنـد مـهـنـدســان در «پیـش فـرض‌هـای مـطالعـاتـی و طراحی» ملاحظات انسانـی را در نظـر داشتنـد؛ اما به تدریـج مشخص شـد که بخشـی از جـامـعه با این فـرض‌ها جـور در نمی آیند. به آسانی می‌توان تصور کرد که کسانی چون « استفـاده کنندگان از صندلی چرخـدار، یا دارندگان عصای سفید؛ و … » برای بهره وری از فناوری‌های نوین نیاز به تمهیـدات خاص دارند. اساساً در چهـار راهِ تحول دیجیتـال، مطالعه زندگی روزمره اقشارخاص، اولویت دارد.

منطق درونی این اولویت، مبتنی بر گسترش دامنـه رفاه عمومی؛ و عدالتِ تکنولوژیـک است. و دلیل آن دو واقعیت ذیل است:

1. وابستگی زندگانی به امر دیجیتال

2. تمرکز بروکراسی بر دانش الکترونیک چنان که مشهود است؛ تلاش بی وفقه برای فراهم سازی زیرساخت‌های مناسب، باعث شـد تا هنوز صبـح دولتِ دیجیتال ندمیده، نتایج سحَر! امید به آینده بهتری را بیافریند. البته این نکته قابل درک است که به عنوان مثال: فرض طراح دستگاه خود پرداز بانک، این بوده که فرد مقابل، قادر به: – دیدن صفحه ی نمایش و خواندن پیام – وارد کردن صحیـح کد شناسایی شخصـی و امکان بهـره وری از این دست آورد دانش بشری است. … ولـی مـع الاسـف؛ برخی قـانون گـذاران؛ مقتضیات بهره وری بهینه، از بعضـی دست آوردها، از جمله امضـای دیجیتال! را بـرای بخشی از اقشار خاص لحاظ نکرده اند.

پیـامدهـای مانـدگار، عمیـق و دیـررسِ این کم توجهی! را نه می توان بطورمستقیم دید؛ و نـه مـی تـوان بـا دقـت هـرچـه بیـشتـر! پیش بینی کرد. با پرهیز از تبیین ساده انگارانه؛ باید خاطر نشان ساخت که رویکرد به « قانون حذف کار کاغذی!» علاوه بر نیاز به زیرساخت برای دو زمینه:

الف: ابعاد غیـر مـادی و سـواد دیجیتـال و رهگیری قانونی و …؛

ب: اجـزای فیزیکی، مـادی، سخت افزاری، تجهیزات شبکه و …؛

نیاز به ملاحظات بسیـار مهم دیگری نیز دارد. از جمله باز نگری و روزآمد کردن قوانین و توجه به نقش عقل فطری! حال که از الزام آوری ابزارهایی چون کارت هویت دیجیتال؛ گریز نتوان کرد! چاره اندیشی در موارد ذیل واجب شرعی!!! است. – مقتضیات زمان – اقتضای سن و سال – تحول پرشتاب امر دیجیتال با قوانین روز آمد؛ و اندکی تدبیر، بسیاری از مشکلات ناشی از الزام امضای دیجتیال( نقل و انتقال سند ملک، ماشین، دفتر خانه، کارت پول، وام، بانک، مفقود شدن اسناد و …) به آسانی تبدیل به مسئله ای قابل حل خواهند شد. و موهبتِ عالیِ فناوری نوین را به کام همه شیرین خواهند کرد. اما این قصه پر غصّه؛ با طبیعتی واقعی؛ تمام ظرفیت ذهن هر انسان آزاد اندیش را به خود منحصـر می‌کند، و در تصـاویری زنـده تر از خود زندگی؛ بیان و نمایان می شود!

و لزوما نیاز به اندکی تأمل دارد: به عنوان مثال؛ افرادی را تصور کنید که دیروز برای: ” حفاظت از عظمت و قدرت و شوکت ایران همواره سربلند” با افتخار به سِلک اقشار خـاص در آمده، و انگشتـان و دستـان خـود را در نبرد جانانه هشت سـال دفاع مقدس؛ به عنـوان امضای سند عظمت و قدرت و شوکت این مرز پر گوهر؛ به امانت گذاشتند! امـروز و (البته در مواردی معـدود) در مواجهـه با الزام‌های انعطاف ناپذیرِ امضای دیجیتال؛ و نقص و پرسش از نارسایی، کدام پاسخِ عقلی و قانونگذار! را پیدا کنند؟

بیم آن می رود، که بعضی از این مؤسسه های فرهنگی سیّار و «چراغ هدایت!» با پای گذاشتن به مرحله میانسالی، عقل فطری و عقل سلیم؛ در مسئولین و جامعه (هر دو باهم) را به چالش بکشند! بلحاظ نظری؛ انگار پس از ورود جهان به عصر دیجیتال ( 1995) حفظ احترام این نشانه های نمادین؛ که خود نشانه ساز نیز می باشند، وارد نوعی چانه زنی شد. گره خوردن این چانه زنی، به ماهیت تکنولوژی؛ آمیزه ای خاص از نکوداشت و تکریم و بدگمانی! را شکل می هد.

این آمیزه را « آنتونی گیدنز»« تجارب بد» توصیف کرده است؛ که به نوعی منفی بافیِ تسیلم آمیز! و حتی جدایی با دست و بالی شکسته، منجر می شود! هر چند اَبَرداستان فوق؛ صرفاً اندکی از مشاهدات است؛ اما آن عزیـزان؛ در هر شرایطی، اصرار دارند تا دست و بال خود را ! بر روی اعتقاد به ارزش های والایی که همواره بدان گردن نهاده اند؛ گشوده نگه دارند! و با امید به تصمیم هوشمندانه تر! برای چنین مشکلات چاره پذیر! به افق فردای نوآوری‌های دیجیتال چشم بدوزند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا