تبـییـن چرایـی پیمان شکنی زنان(قسمت دوم)
لیلا اکرادلو دکتری تخصصی روانشناسی و کارشناس رسمی سازمان نظام روانشناسی:
با توجه به تفاوت های علل، واکنش ها و پیامدهای پیمان شکنی در زنان و مردان، در نظر گرفتن متغیر جنسیت در بررسی رابطه فرازناشویی و ارائه راهکار های مفید درمانی از ضروریات تحقیقات امروزی است. لذا مقاله حاضر بر آن است با مروری بر مطالعات کیفی در این زمینه، به بررسی عوامل مؤثر بر روابط فرازناشویی زنان بپردازد. یافتـه های به دست آمده از 22 مطالعه کیفـی 16 (مطالعه ایرانی و 6 مطالعه غیر ایرانی) انجام شده در فاصله زمانی 1391 تا 1399 و 2011 تا 2020 که معیارهای ورود به پژوهش مروری حاضر را داشتند، پس از کدگذاری، در چهار مقوله اصلی فردی، بین فردی، خانوادگی و فرهنگی-اجتماعی، طبقه بندی شدند. هر یک از این مقوله ها خود شامل چند زیرمقوله می باشند. در ذیل به توضیح مختصری از مقوله ها پرداخته شده است.
عوامل فردی
عوامل فردی چون ویژگی های شخصیتی تنوع طلبی جنسی، اعتماد به نفس پایین، عدم پابندی مذهبی، ضعف یا عدم وجدان، هیجان خواهی ، نگرش ها و تجارب فردی، مسائل روانشناختی بدبینی، حسادت، خود بیمارانگاری، خودشیفتگی جنسی، روان پریشی اولیه، دلبستگی نا ایمن، ازدواج نامناسب، خیانت تلافی جویانه و قربانی خیانت جنسی، عدم ارضای نیاز به تفریح و سرگرمی، جستجوی قدرت، تنوع طلبی، عدم لذت از روابط جنسی و تجربه روابط جنسی قبل از ازدواج می باشند.
عوامل بین فردی
عوامل بین فردی مربوط به روابط همسران (مسائل جنسی و جسمی، مسائل عاطفی، سوء رفتار و عدم حضور همسر) تعارضات زنـاشویـی همیشگـی و عـدم احسـاس رضایتمنـدی، مشکلات ارتباطـی با همسر، ضعف تعهد و خلل در عشق و احساس تعلق خاطر به همسر، ناهمسویی و ناهمراهی یکدیگـر، کیفیت پاییـن روابـط جنسـی و روابط ناکارآمد است.
عوامل خانوادگی
از عوامل خانوادگی مؤثر بر روابط زناشویی می توان به محیط متشنج خانواده پدری، خیانت و طلاق والدین، گسست پیوند های عاطفـی و مشکلات خانـواده خاستـگاه و شکاف میان نسلی اشاره کرد.
عوامل فرهنگی- اجتماعی
عـوامل فـرهنـگـی – اجتمـاعـی نـظیـر نگرش هـای سهل گیـرانه جامعـه، مسـائل محیطی و اقتصادی ، تأثیر دوستان، فرصت و امکان ارتباط، ساختار فرهنگی-اجتماعی و معیـار های نـادرست انتخـاب همسر، مشکلات مالی، مدرنیته، استفاده نامناسب از شبکه های اجتماعی، ماهواره، رسانه و الگوسازی نامناسب اجتماعی زمینه ساز روابط فرازناشویی هستند. یافته ها حاکی از آن است که عوامل بین فردی نقش اصلی در بی وفایی زنان دارد. از میـان 22 مطالعـه، 18 پژوهشگـر دریافتند عـوامـل بیـن فـردی مـهمـتـرین دلیـل بـی وفـایی زنـان است.
از طرفـی دیگـر، زیرمقوله نارضـایتی جنسـی و عـاطفی به عنـوان مهمترین عامل پیمان شکنی زنان در 13 پژوهش، مطرح شده است. زیرمقوله تعارضات زناشویی در 6 مطالعه به عنوان یکی از عوامل اصلی بی وفایی زنان ذکر شده است که این عامل در مقوله عوامل بین فردی طبقه بندی شده است. مقوله فردی در 9 مطالعه به عنوان یکی از عوامل اصلی بی وفایی زنان از دیدگاه خود آنان مطرح شد. در این مقوله، زیرمقوله ضعف اعتقادات مذهبی در 3 پژوهش به عنوان یکی از علل اصلی از سوی زنان ذکر شده است. مقوله خانوادگی در 4 مطالعه به عنوان یکی از علل اصلـی پیمان شکنـی زنـان مطـرح شده اند.
در این مقوله، زیرمقوله پرفضای نامساعد خانواده خاستگاه، در 3 مطالعه به عنوان یکی از علل اصلی بی وفایی ذکر شده است. مقوله فرهنگی-اجتماعی نیز در 4 مطالعه به عـنـوان یـکـی از عـوامـل اصلـی روابـط فرازناشویی زنان ذکر شده است. مطالعات انجام شده، زیرمقوله خاصی را به عنـوان علـت اصلـی بـی وفایـی زنـان ذکر ننموده اند.
بحث و نتیجه گیری
مطالعه حاضر با روش مرور نظام مند، به بررسی علل و عوامل ایجاد روابط فرازناشویی زنان در 22 مطالعه کیفی (16 مطالعه ایرانی و 6 مطالعه غیر ایرانی) پرداخته است. از بررسی یافته های تحقیق می توان چنین نتیجه گرفت مقوله اصلی زمینه ساز روابط فـرازنـاشـویــی کـه بـارهـا و بـارهـا در پژوهش های مختلف به آن اشاره شد، مقوله بیـن فـردی اسـت. این مقوله دارای زیر مقوله های نارضایتـی جنسی و عاطفی، تعـارضات زنـاشویـی، انتقـام از همسـر، خشـونـت همسـر، طلاق عاطفی، بی تفـاوتی همسر، روابـط نـاکـارآمد، خـلل در عشـق و احسـاس تعلق خـاطر به همسـر و نـاهـمسـویـی و نـاهمـراهـی با یکــدیـگـر است.
اصلـی ترین زیـر مقـوله در ایجـاد پیمان شکنی زنان، نارضایتی جنسی و عاطفی مطرح شد. فعالیت و میل جنسی بخش جدایی ناپذیر ازدواج است و رضایت زوجین از زندگی مشترک تحـت تـأثیـر رضـایـت جنسـی می باشد. رضایتمنـدی جنـسـی به عـنوان وضعیتی تعریف شده که در آن همسران با تمایلات و نیازهـــای جنـســی و کمـیــت و کیـفـیـت جنســی شکنی زنـان، نارضـایتی جنسـی و عاطفـی مطرح شد. فعالیت و میل جنسی بخش جدایی ناپذیر ازدواج است و رضایت زوجین از زندگی مـشتـرک تحـت تـأثیـر رضـایت جنسـی می باشد.
رضایتمنـدی جنسـی بـه عنـوان وضعیتـی تعریف شده که در آن همسران با تمایلات و نیازهای جنسی و کمیـت و کیفیت جنســی یکدیگر سازگار شده باشند. بـر اسـاس دیـدگاه سیستمـی، روابـط فرازناشویی به علت تضعیف روابط عاطفی و احساسی زوجین به وجود می آید، لذا هر دو نـفـر مـسئـول ایـجــاد ایــن وضعـیـت هستند. همچنین از دیدگاه نظریه نقص یا کمبود، زمانـی که روابط در بـرخی مـوارد با کمبود و نقص مانند نارضایتی زناشویی، ارضاء نشدن نیازهای عاطفی و جنسی همراه باشد، ممکن است به روابط فرازناشویی منجر شود (مایلی و همکاران،1399).
این نتیجه با پژوهش خامسان و همکاران (1400) کـه علـت اصـلـی ایجـاد رابطـه فرازناشویی از دیدگاه مشاوران را برآورده نشدن نیازهای عاطفی یا جنسی یا هر دوی آنها ذکر نمودند همخوان است. پژوهشهای انجام شده در خصوص علل روابط فرازناشویی زنان نشان داد، تعارضات زناشویی پس از نارضایتی جنسی و عاطفی، دومین دلیل پرتکرار مرتبط با پیمان شکنی زنان است.
کمبود و نقص مانند نارضایتی زناشویی، ارضاء نشدن نیازهای عاطفی و جنسی همـراه بـاشد، ممـکن است به روابـط فـرازنـاشویی منجـر شـود (مایلی و همکاران،1399). این نتیجه با پژوهش خامسان و همکاران (1400) کـه علـت اصـلـی ایجـاد رابطـه فرازناشویی از دیدگاه مشاوران را برآورده نشدن نیازهای عاطفی یا جنسی یا هر دوی آنها ذکر نمودند همخوان است. پژوهش های انجام شده در خصوص علل روابط فرازناشویی زنان نشان داد، تعــارضــات زنــاشـویــی پــس از نـارضایتـی جنسـی و عاطفـی، دومیـن دلیل پرتـکرار مرتبـط با پیمـان شکنـی زنان است.
از آنجایی که پژوهش های متعددی به همبستگی و حتی تأثیرپذیری تعارضات زناشویی از نارضایتی جنسـی و عاطفی اشــاره نـمــوده انـد، مـی تــوان همچنـان نقـش نـارضـایـتـی جـنـســـی و عــاطفی در ایجــاد پیمـان شـکنــی زنـان را در ایـــن زیرمقــوله (تعارضات زنـاشویی) بـه وضـوح مشاهده نمود.