یادداشت

ناکارآمدی و بد مصرفی آب، یعنی فرونشست زمین

دکتر مسعود پرستاری، جانشین معاونت سلامت سازمان پدافند:

در تـــمــام کشورهـــای دنیـا الگـوی (تـوسعه پایدار) را سرلوحه امـور کشـورداری خـود قرار می‌دهند، ولـی به جرأت می‌توانم بگویم ایران تنها کشور دنیاست که مردم در پی ساخت و ساز غیرمجاز و حفر غیرمجاز چاه‌های آب و جنگل‌خواری هستند.

در نهایت این زمین خواران و بهره برداران غیرمجاز هستند که موجب ازبین رفتن زمین‌های مرغوب و کاهش آب زیرزمینی و تخریب مرتع و جنگل موجب به‌مخاطره انداختن تغییرات زیست محیطی و تنوع زیستی گردیده است. چـاه‌های آب و ( بـرداشت‌هـای نـامتعـارف آب برای کشاورزی) و ( ویلاسازی ) دو دلیل شاخص و بزرگ نابـودی منابع آب زیرزمینی ایـران است که بنـده قائـل بـه ایـن مهـم هستـم کـه ایـن (ویـلاسازی‌ها) هستنـد که قـاتـل منـابع آب زیرزمینی هستند.

زیرا وقتی کاملاً آگاهانه توسط رانت خوراران زمیـن و سوء مدیریت و نا کارآمدی بعضی افراد در سیستم دولتـی (وزارت کشـور، وزارت جـهـاد کشـاورزی، وزارت راه و شهرسـازی) اراضـی کشـاورزی به نفـع زمین‌خواران دچار تغییر کاربری می‌شوند و چون حقابه کشاورزی کفاف و پاسخگوی نیاز ویلاهای زمین خواران نیست. در نتیجـه چاه‌هـایِ عمیـقِ بی‌شمـارِ آب، حفـر می‌شود تا آب این چاه‌ها بتواند پاسخگوی نیاز آب (شرب، پخت و پز، دستشویی، استخر، آبیاری درختـان، ساخت و سـاز، حمـام) ویلاها باشد، آبیاری باغات در خوشبینانه ترین حالت ممکن هر { 8 × 8 } انجام می‌شود.

ولی وقتی اراضی کشاورزی تبدیل به ویلا می‌شود پر واضح است چون این اراضی زراعی تبدیل به خانه شده اند، پس در آن ساکن هستند و روزانه نیاز آبی دارند و با چنین رویکردی منطقه را دچار بد مصرفی می‌کنند. اراضـی کشـاورزی کـه دچـار تغییـر کـاربـری می‌شونـد و تبـدیل بـه ویـلاسـازی می‌گردنـد مصـرف آب ایـن ویلاهـا به نسبـت کشـاورزی 7 برابر بیشتر می‌شود و نکته قابل تأمل اینجاست که دوایـر دولـتـی غـالباً و همـیشـه بگونـه ای عمـل می‌کننـد کـه منـافـع زمـیـن خـواران تأمین شود.

پایگاه خبری سما

ولی در اظهـارنظرها بگونه ای توضیح می‌دهند که بخش کشـاورزی را مقصـر بدمصرفی منابع آبـی معرفـی کننـد و نگاه‌هـا را معطـوف بـه کشاورزی می‌کنند، در صورتیکه زمین خواران بزرگتریـن عامل غـارت منابع آب زیرزمینی هستند. البتـه بنـده منکـر کشـاورزی آب بَر و غیـر اقتصـادی نیستـم و قـویـاً قائلــم که بـایـد بـا ( اصـلاح الگـوی کشـت، اصـلاح الـگـوی مصـرف، قـانون شدن آب مجـازی، کشاورزی حفاظتـی، خاکورزی) مصـرف آب کشـاورزی را از 70 مـیـلیـارد مـتـر مـکـعـب سـالانـه فـعـلـی بـه کـمـتـر از 40 مـیـلیـارد متـر مکعب برسانیم.

در غیـر اینصـورت نـابـودی سـرزمیـنـی را بهمـراه خـواهـد داشـت و دشت‌هـای ایـران یـکی پـس از دیگـری بـه دلیل بـد مصـرفی آبـی تبـدیل به (دشت‌های ممنوعـه بحرانی) می‌شونـد و مـا در ایـران و در منـاطقـی کـه سابقـاً قابل سکـونت بـودنـد بـا ناتاب‌آوری سرزمینـی مواجه می‌شویم و امکان زیست و حیات از ایرانیان در سرزمین مادریشان ازشان سلب می‌شود.

اگر نگاهی به وسعت اراضی کشاورزی استان تهران بیندازیم و نسبت وسعت اراضی قبل و حال حاضر را قیاس کنیم قطعاً به عمق فاجعه و آمـارسازی کـذبی کـه مقامات دولـتی ارائه می‌دهند، بیش از پیش پی می‌بریم:

* وسعت اراضی قابل کشت استان تهران در سال 1381 در دولت های (هفتم، هشتم) دقیقاً 230,000 هکتار بود.

* وسعت اراضی قابل کشت استـان تهران در سـال 1389 در دولت‌های (نهـم، دهم) به 221,000 هکتار رسید.

* وسعت اراضـی قابـل کشت استـان تهران در سـال 1381 از 230000 هکتـار به کمتر از170,000 هکتار تا کنون رسیده است.

* استان تهران با دارا بودن وسعتی کمتر از %1 مساحت ایران ولی بیش از %20 جمعیت ایران را در خود جای داده که 150,000 هکتار بیابان داشت که امروزه وسعت بیابان‌های استان تهران به بیش از 170,000 هکتار رسیده است.

بزرگتـرین عامل افت سطح زیـر کشت استان تهران (تغییر کاربری اراضی کشاورزی) و تبدیل آن به (ویلاسازی) است. پـر واضـح است که وقتـی اراضـی کشـاورزی در طی 20 سال از وسعت 230,000 هکتار به کمتر از 170,000 هکتـار می‌رسـد یعنـی اینکـه نیـاز و تـنـش آبـی دیـروز/ امـروزه تـبـدیـل بـه اضطـرار آبـی شـده است و بـا چـنیـن وضـع فاجعـه‌ای آیـا توقـع دارید روستـاها، شهرها، زیرساخت‌ها و . . . توسط (فرونشست زمین) بلعیده نشوند.

دوران بیقراری زمین

ما در ایران با بدمصرفی منابع آبی و (انرژی) مواجه هستیم و میزان بارش نزولات آسمانی و جذب آب به سفره های زیرزمینی با برداشت آب از سفره های زیرزمینی هیچ تناسبی با هم ندارند و برداشت آب، بسیار فراتر از جذب آب است. در ایـن خصـوص هیـچ توجهی بـه مسئلـه فرونشست نـدارند و درصـدد سـاده انگاری موضوع هستند ولی با این وضع برداشت و این رویه توسعه نامتوازن، ما در ایران مواجهیم و به نقطه بی بازگشت سقوط زیستی می‌رسیم.

یعنی داریم به مرحله‌ای می‌رسیم که زمین دیگر تاب‌آوری خودش را با برداشت بی‌رویه آب زیرزمینی از دست می‌دهد و امکان تغذیه سفره زیرزمینـی با بستـه شدن لایه‌ها امکان جبران وجود ندارد. جنوب غرب استان تهران در بعضی مناطق بـه مرحله ای رسیده اند که دیگر هیچ آبی در سفره زیرزمینی وجود ندارد، یعنی مـردم در آینده مجبور به تخلیه سکونتگاه‌ها خواهند شد و این واقعیت فرونشست زمین است.

هلدینگ بین المللی سما

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا