یادداشت

نقـش بانوان در تجـارت جهانی

تجـارت با مشاغـل رسمی تـر برای زنـان مرتبـط است

سپیده باهران، فعال در امور تجارت بین الملل :

شواهد نشان می‌دهد که تجارت می‌تواند به بانوان کمک کند تا به سمت اقتصاد رسمی حرکت کنند و شرایط کاری بهتر، دسترسی بیشتر به مزایای بهداشتی یا بازنشستگی و استانداردهای ایمنی و بهداشت شغلی بهتری را به آنها ارائه دهد.

بانوانی که به طور رسمی شاغل هستند نیز در برابـر اخاذی، رشـوه و آزار و اذیت محـافظت می شوند. توانـایی شاغلان رسمـی برای سازمـاندهی در اتحادیه های کارگری موقعیت آنها را در بسیاری از کشورهـا بیشتر تقویـت می کند. علاوه بر ایـن، شرکت‌های رسمـی عمدتاً به دلیل دسترسـی کارگران به فناوری، آموزش، اطلاعات بـازار و آموزش، بهـره‌وری بالاتر و مشاغل با کیفیت را ارائه می‌کنند(ILO 2006 ). اگر بانوان شاغل در بخش‌هایی کار ‌کنند که بیشتر تجارت می‌کنند یا بیشتر در GVCها ادغام شده‌اند، کمتر غیررسمی هستند.

تجزیه و تحلیل سطح خانوار در نمونه ای از 31 کشور توسعه یافته و نوظهور نشان می دهد که ارزش صادرات بالاتر و ادغام GVC (هم به عقب و هم به سمت جلو) با احتمال کمتری برای کار غیررسمی مرتبط است و این تأثیر برای بانوان در مقایسه با مردان بیشتر است. (شکل 1) یافته‌ها برای دو نوع غیر رسمی:

(1) بدون حقوق و

(2) کار بدون قرارداد – کنترل برای سایر عوامل تعیین‌کننده غیر رسمی در سطح شاغل از جمله سن، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل وجود دارد. احتمال غیررسمی بودن زنان از %20 در بخش‌هایی با سطح صادرات پایین یا با ادغام GVC پایین به %13 در بخش‌هایی با سطح صادرات بالا یا GVC بالا می‌رسد. میزان غیر رسمی بودن زنان نیز به شدت نسبت به مـردان کاهش می یـابد (کاهش کلی تا %7 برای زنان در مقایسه با حداکثر %4 برای مردان) مناطقی که کمتر در GVC ها ادغام شده اند – به ویژه کشورهای جنوب صحرای آفریقا و جنوب آسیا – نرخ بالاتری از اشتغال غیررسمی برای زنان دارند.

سهم اشتغال غیررسمی در کشورهای جنوب صحـرای آفریقا بـرای مـردان %86.4 و بـرای زنان %92.1 است. به همین ترتیب، سهم اشتغال غیررسمی در جنوب آسیا 86.8 است و 90.7 برای مردان و زنان به ترتیب. در آمریکای لاتین و کارائیب، سهم کارگران غیررسمی برای مردان (%52.3) در مقایسه با زنان (%54.3) نیز اندکی کمتر است.

زنان در بیش از %90 از کشورهای جنوب صحرای آفریقا، %89 از کشورهای آسیای جنوبی و تقریباً %75 از کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب در معرض اشتغال غیررسمی قرار دارند (ILO 2018 ). این مناطق همچنین تمایل دارند در تجارت کالاها تخصص داشته باشند، برخلاف مشارکت تجاری پیچیده تر در سایر مناطق .

تجزیه و تحلیل برای مکزیک بین سال‌های 1993 و 2011 نشـان می‌دهـد کـه کـاهش تعرفـه‌هـا که از سال 1993 تحت توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمـالی (NAFTA) آغاز شـد، احتمال کار رسمی در بخش تولید را برای بانوان و آقایان شاغل افزایش داد. اما این اثرات یکسان نبود. رسمیت برای شاغلان در شرکت های بزرگ افزایش و در شرکت های کوچک کاهش یافت. در بخش خدمات، تأثیر آزادسازی تجارت بر اشتغال رسمی زنان منفی بود. (BenYahmed and Bombarda 2018)

در برزیل، کاهش تعرفه ها در دوره 1987-94 شکاف جنسیتی در اشتغال و مشارکت نیروی کار را کاهش داد. آزادسازی تجارت در بخش مردانه قابل تجارت منجر به انقباض و کاهش در اشتغال کلی شد، اما بیشتر برای کارگران مرد. همچنین جابجایی کارگران مرد به بخش غیررسمی کمتر قابل تجارت را تقویت کرد. (Gaddis and Pieters 2017)

تجـارت و فنـاوری بر شکاف اشتغـال تـأثیـر می گذارد

در کشورهای در حال توسعه، تجارت بین‌المللی مشارکت نیروی کار و دستمزد زنانی را که در صنایع صادراتی شغل پیدا می‌کنند، افزایش می‌دهد و در نتیجه شکاف اشتغال و دستمزد با مردان را کاهش می‌دهد.

با این حال، تأثیر کلی تجارت بر زنان کارگر بستگی به بخشی دارد که زنان در آن شاغل هستند و اینکه چگونه این صنایع تحت تأثیر تجارت قرار می گیرند. سود حاصل از تجارت از طریق تخصیص مجدد منابع در اقتصاد، از جمله جابجایی کارگران از یک بخش به بخش دیگر، حاصل می شود.

این تخصیص مجـدد بخش به طور مثبـت بر بانوان شاغل که شغلی در بخش‌های قابل تجارت پیدا می‌کنند که دستمزد بهتری می‌پردازند تأثیر می‌گذارد (Bussolo , De Hoyos 2009 ). صنایع صـادراتی مـانند پـوشاک، کـه در آن کشورهای در حال توسعه دارای مزیت نسبی هستند، نمونه بارز این است که چگونه تمرکز بانوان در کارهای با ارزش افزوده پایین، دستمزد کم و نیروی کار می تواند زنانی را وارد نیروی کار کند که قبلاً به طور غیررسمی یا غیر رسمی در آن شاغل بودند. همه (Otobe 2015). تخصیص مجدد بدون هزینه انجام نمی شود.

با این حال، مطالعات تجربی نشان می‌دهد که مردان و زنان با هزینه‌های متفاوتی برای تغییر شغل در بخش‌ها مواجه هستند – به دلیل تحرک اجتماعی، جغرافیایی و مهارت‌های متفاوت. مثلاً، در ایالات متحده، تبدیل شدن به صنعت خدمات برای مردان نسبتاً پرهزینه تر است، در حالی که زنان برای نقل مکان به بخش های کشاورزی و معدن و تولید با هزینه های نسبتاً بالاتری روبرو هستند (Brussevich 2018 ).

آزادسازی تجارت می تواند احتمال خروج زنان از بازار کار را به جای رفتن به بخش دیگری افزایش دهد. تجزیه و تحلیل اثر رقابت واردات بر تصمیمات خانواده در کشورهایی مانند چین نشان می دهد که، اگرچه مردان و زنان می توانند به طور مساوی تحت تأثیر شوک تجاری منفی از نظر درآمد یا از دست دادن شغل قرار گیرند، زنان بیشتر احتمال دارد بازار کار را ترک کنند.

تمرکز بر فعالیت های خانوادگی این احتمال در کاهش مشارکت زنان در نیروی کار و افزایش نرخ تولد و مرخصی والدین برای زنان متاهل منعکس شده است (Keller and Utar 2018 ). تغییرات تکنولوژیکی، کانال انتقال دیگری است که تجارت از طریق آن بر زنان در بازار کار تأثیر می گذارد. آزادسازی تجارت ممکن است باعث معرفی فناوری های جدید توسط شرکت ها در واکنش به افزایش رقابت از سوی شرکت های خارجی شود.

دسترسی آسان‌تر به ورودی‌های باکیفیت‌تر می‌تواند باعث ارتقای فناوری شود، که به نوبه خود می‌تواند بر مردان و زنان در محل کار تأثیر متفاوتی بگذارد. تأثیر آن بستگی به وظایفی دارد که انجام می دهند و اینکه آیا این وظایف با فناوری های جدید رابطه مکمل دارند یا خیر. معرفی فناوری های مدرن تولید کامپیوتری که اتکای کمتر به قدرت بدنی باعث می شود زنان نسل تازه در مقایسه با فناوری های سنتی تر نسبتاً بهره وری بیشتری داشته باشند.

شواهدی برای تأثیر مثبت تغییرات تکنولوژیکی ناشی از تجارت بر اشتغال و دستمزد زنان برای مکزیک پس از لازم‌الاجرا شدن NAFTA یافت شده است (Juhn, Ujhelyi, and Villegas-Sanchez 2014). اما تأثیر فناوری ناشی از تجارت بر دستمزد و اشتغال زنان به نوع فناوری بستگی دارد (این که مشاغل معمولی را تحت تأثیر قرار می دهد یا ربات سازی یا خرید ماشین آلات و تجهیزات رایانه ای را افزایش می دهد).

ارتقای فناورانه شدت سرمایه شرکت را افزایش می دهد، هزینه های نیروی کار استخدام شده سهم کمتری از هزینه ها را نشان می دهد، و شرکت ها را برای جستجوی نیروی کار ارزان و با مهارت کم ترغیب می کند. در نتیجه، اشتغال زنان و احتمالاً دستمزدها کاهش می یابد، زیرا زنان نسبت به مردان مهارت کمتری دارند و هزینه کمتری دارند. تحلیل 16 کشور در آسیای جنوبی و آمریکای لاتین و دریای کارائیب بین سال‌های 1985 و 2007 نشان می‌دهد که بهره‌وری بخش تولید (نمایشی برای شرایط تکنولوژیکی تولید) با کاهش سهم اشتغال زنان در تولید مطابقت دارد. (Tejani and Milberg 2016)

منبع: سازمان تجارت جهانی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا