یادداشت

درآمدی بر سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز شرکتی

میرحسین ملایری – مشاور مالی اتاق بازرگانی تهران و تحلیلگر زنجیره تأمین

سرمایه‌گذاری یکی از اقداماتی است که تمام بنگاه‌ها می‌باید برای آن برنامه‌ریزی نمایند. مقصود از نوشتار حاضر، ارائه یک نمای کلی از چیستی سرمایه‌گذاری شرکتی[1] و تأثیر بالقوه آن بر حوزه انتقال فناوری و توسعه بنگاه‌ها است. در طی آن بر اساس بررسی مختصر ادبیات پیشین و تجربیات، توصیه‌هایی برای رهبران و مدیران ارشد بنگاه‌های اقتصادی ارائه خواهد شد. همچنین به این مهم اشاره می‌شود که یک بنگاه، چه زمانی و با چه روش‌هایی می‌تواند به این عمل، روی آورد.

پایگاه خبری سما

تعریف

طبق بررسی محققین (Henry William Chesbrough در صدر آن‌ها) به اقداماتی که منجر به “استفاده از دانش و نوآوری، از منابع خارج از سازمان (مانند دانش موجود در دانشگاه‌ها، مخترعین و … که در سازمان حضور ندارند)، توامان با منابع داخل سازمان (مانند واحد تحقیق و توسعه داخل سازمان) جهت توسعه بازارها و ارتقاء سطح فناوری سازمان، انجام می‌دهند”، نوآوری باز[2] گفته می‌شود. بنابراین، بسیاری از مدیران کسب‌وکارها، پس از تجزیه و تحلیل دقیق محیط خود، اقدام به یافتن منابع نوآوری در خارج از فعالیت‌‎های تحقیق و توسعه داخل شرکتی می‌نمایند. در نتیجه نیاز است تا آن‌ها با آنچه در اطرافشان می‌گذرد تعامل بیشتری داشته باشند. در این راستا، سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر شرکتی، چارچوبی برای چنین همکاری ارائه می‌دهد و به عنوان پلی مابین شرکت‌های نوپا حاوی تخریب نوآورانه[3] (شکل‌گرفته در داخل یا خارج از بنگاه) و کسب‌وکارها عمل می‌کند. شایان ذکر است که در ادبیات انگلیسی تخصصی مربوط به این حوزه، مقصود از Venture، یک شرکت نوپای کوچک یا متوسط است که ایجاد آن همراه با ریسک (مخاطرات) مختلف مانند شکست، همراه باشد. بنابر آنچه گفته شد، ماحصل سرمایه‌گذاری مخاطره پذیر، “یک شرکت نوپا است که ماهیت آن یک شرکت کوچک یا متوسط است که توسط یک بنگاه بزرگتر با هدف توسعه بازار و تجاری‌سازی محصولات با فناوری جدید، به شیوه ای کارآفرینانه و چابک، ایجاد شده باشد”.

زمان مناسب از منظر نوآوری

بنگاه‌ها ممکن است به دلایل متعددی اقدام به ورود به یک شرکت نوپا (راه‌اندازی یا سرمایه‌گذاری) نمایند. یکی از این دلایل، سرعت نوآوری است. چنانچه اختلاف سرعت در توسعه نوآوری در یک صنعت در خارج از بنگاه بیش از داخل بنگاه باشد، شرکت برای جبران خلاء ایجاد شده، به سمت سرمایه‌گذاری مخاطره آمیز، می‌رود. در شرایطی که فناوری‌های مختلف با یکدیگر همگرا شوند، به بیان دیگر بتوان استفاده از آن‌ها را به صورت یکپارچه و در راستای یک هدف، تعریف نمود، سرعت نوآوری بیشتر می‌شود. حال هرچه همگرایی حوزه‌های فناوری در یک بخش صنعتی خاص بیشتر باشد، سرعت نوآوری سریع‌تر و در نتیجه فوران ایده‌های جدید و به دنبال آن حجم سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، بیشتر خواهد بود.

شایان ذکر است که شرکت‌ها باید قبل از تعامل با شرکت‌های نوپا بر تأثیری (مبتنی بر استراتژی‌های کلان خود) که می‌خواهند در بلندمدت دریافت کنند، توجه نمایند. تصمیم‌گیری درباره هدف‌گذاری استراتژیک در این خصوص، نه تنها به شرکت‌ها کمک می‌کند تا یک استراتژی کلی نوآوری مؤثر طراحی کنند، بلکه منجر به صرفه‌جویی در منابع مالی و زمان آن‌ها نیز می‌شود. گاهی اوقات شرکت‌ها قبل از اینکه استراتژی مشخصی داشته باشند با موردی از شرکت‌های نوپا شروع به کار می‌کنند که به زودی منجر به اتلاف وقت و منابع برای هر دو طرف می‌شود.

ابزارهای مختلف

پس از تعیین برنامه استراتژیک هدفمند، نوبت به یافتن بهترین مسیر برای ورود به عرصه سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر است. روش‌ها و ابزارهای مختلفی جهت نیل به این مهم وجود دارد. در ادامه به اختصار منتخبین آن‌ها، معرفی خواهند شد.

به اشتراک‌گذاری منابع (Sharing Resources)

ساده‌ترین راه تعامل بین یک بنگاه بزرگ با یک شرکت نوپا است. در این حالت شرکت نوپا از منابع رایگان یا ارزان به همراه دانش سازمان بزرگ بهره‌مند می‌شود و بنگاه نیز در این تعامل با روندهای روز نوآوانه در صنعت خود آشنا شده و همچنین می‌تواندم شتریان جدید را، جذب نماید.

چالش با جایزه (Challenge Prize)

این شیوه به معنی یک رقابت آزاد است که توجه نوآوران داخل و خارج از شرکت را بر یک موضوع خاص متمرکز می کند و به ایشان انگیزه می‌دهد تا راه حل‌های جدید و مبتکرانه‌ای را ارائه دهند. شرکت با ترکیب ایده‌ها و نوآوری‌ها (از داخل و خارج سازمان)، دانش درونی و تغییر به سمت فرهنگ کارآفرینانه‌تر را تقویت می‌کند. همچنین این مدل برای تقویت برند شرکت و کمک به حفظ و جذب استعدادها استفاده می‌شود. شرکت‌های نوپا نیز در این روش ضمن برخورداری از جوایز مادی، می‌توانند در تعامل با بنگاه، به بازارهای بزرگ، دسترسی پیدا کنند.

شتابدهنده شرکتی (Corporate Accelerator)

شتابدهنده شرکتی برنامه‌ای است که در آن یک بنگاه از طریق راهنمایی، آموزش، تهیه فضای کاری و سایر منابع خاص که می‌تواند شامل منابع مالی و غیرمالی باشد، در ازای مقادیری از سهام یک شرکت نوآور را اخذ می‌نماید. این برنامه حاوی پشتیبانی فشرده کوتاه‌مدت یا میان‌مدت از گروه‌های نوآور را فراهم می‌کند. شتاب‌دهنده‌های شرکتی، برنامه‌های بسیار ساختارمندی را برای سرعت بخشیدن به فرآیند توسعه کسب و کار در یک دوره محدود، معمولاً سه تا نه ماه، ارائه می دهند. یکی از ایام مهم در این فرآیند، روز نمایش[4] است که طی آن شرکت‌های نوآور، برای جمع‌آوری منابع، طرح خود را در جمع سرمایه‌گذاران خطرپذیر ارائه می‌نمایند.

مرکز رشد شرکتی (Corporate Incubator)

مرکز رشد شرکتی هنگامی استفاده می‌شود که یک ایده خام (پیش از شکلگیری یک شرکت نوپا) ایجاد شود. در مراکز رشد کلیه خدمات مطالعات بازار، تیم‌سازی، تولید نمونه اولیه، پشتیبانی‌های حقوقی و امثالهم تا مرحله ارائه طرح به بازار، ارائه می‌شود. به مانند رویکرد شتابدهی، در این رویکرد نیز، بنگاه بخشی از سهام شرکت نوپا را، در اختیار خواهد گرفت. این مجموعه‌ها می‌توانند هم ایده‌های داخلی و هم ایده‌های خارجی را بکار بگیرند. شایان ذکر است که برخی بنگاه‌ها، فعالیت‌های مربوط به مراکز رشد خود را، برون‌سپایری می‌نمایند.

بنابر آنچه گفته شد یک مرکز رشد شرکتی با یک شتاب دهنده در مرحله توسعه راه اندازی متفاوت است: مراکز رشد کارآفرینانی را وارد برنامه خود می‌کنند که اغلب فقط ایده اولیه داشته و در نتیجه کسب‌و‌کار موجود ندارند؛ در حالی که یک شتاب‌دهنده با اشرکت‌های نوپایی سروکار دارد که از نظر فنی آماده ورود به بازار، مقیاس‌پذیری یا جذب سرمایه هستند. از نظر زمانی نیز برنامه‌های مراکز رشد حدود 12 الی 36 ماه به طول می‌انجامد.

برنامه‌های تملیک (Acquisition Program)

این برنامه‌ها شامل تملک شرکت‌های نوآور توسط بنگاه‌ها به منظور دسترسی به محصولات آماده تجاری، فناوری مکمل یا قابلیت‌هایی است که مشکلات خاص کسب‌وکار را حل می‌کند یا منتج به ورود به بازارهای جدید می‌شود. در این زمینه آنچه که از اهمیت ویژه برخوردار است، استراتژی تملیک است. این عمل در بین صنایعی که در آن‌ها دسترسی به افراد با مهارت‌ها و استعدادهای جدید مهم است، بسیار رایج است. در این فرآیند ارزیابی موشکافانه[5] به معنی ارزیابی همه‌جانبه شرکت نوپا از مناظر مختلف مالی، محصول، ریسک‌ها، مشتریان و غیره، اهمیت بسیاری دارد. شرکت‌های نوپا پس از خریداری شدن توسط بنگاه‌های بزرگ، از مزایایی مانند دستیابی به منابع مالی جدید، بازارهای بزرگ، فرصت‌های رشد کارکنان و امثالهم، بهره‌مند می‌شوند.

جمع‌بندی

بنابر آنچه گفته شد، سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر شرکتی، برای بنگاه‌هایی که قصد توسعه بازار، افزایش درآمد و دستیابی به فناوری‌های نوآورانه را دارند، اجتناب‌ناپذیر است. ادبیات علمی تولید شده در این حوزه وسعت بسیاری دارد. ابعاد و گستردگی این موضوع به قدری است که برخی شرکت‌های مشاوره‌ای و نیز افراد خبره، با رویکرد پیاده‌سازی اقدامات مربوطه، در دنیا، مشغول به کار هستند. در این عمل جزئیات بسیار مهم است. اقدامات مبتنی بر هدف و برنامه نه تنها می‌تواند منجر به شکوفایی یک بنگاه شود، بلکه می‌تواند منجر به ارتقاء برند سازمان در صنعت موضوع فعالیت خود به عنوان حامی نوآوری و خلاقیت شود. از طرف دیگر شرکت‌های نوپا نیز می‌توانند از موهبت‌های تعامل با یک بنگاه بالغ و معتبر بهره ببرند. بنابراین نه تنها بنگاه‌ها باید استراتژی سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز داشته باشند، بلکه شرکت‌های نوآور نیز باید مبتنی بر هدف و برنامه اقدام به سرمایه‌پذیری از بنگاهی خاص نمایند تا منجر به توسعه بازارها و افزایش درآمد و اعتبار ایشان، شود.

[1] Corporate Venturing

[2] Open Innovation

[3] Disruptive Innovation

[4] Demo Day

[5] Due Diligence

هلدینگ بین المللی سما

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا