یادداشت

تلاش های چین برای جایگزینی یـوان بجای دلار

مجید فریدون فر دکتری اقتصاد، مدرس دانشگاه و تحلیل گر بازارهای مالی:

یکی از مهمترین مسائلی که می بایست راجع به دلار تحلیل و بررسی کنیم آن است که امریکا به تنهایی بین 20 الی 25 درصد تولید جهان و GDP را در اختیار دارد و حدوداً 75 درصد دیگر می ماند که سهم الباقی کشورهاست که بالای 190 کشور می باشند و بغیر از امریکا متحدانی همچون اقتصادهای بزرگی مانند اتحادیه اروپا، بریتانیا، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، هند و چندین اقتصاد دیگر را جزء هم پیمانان درجه یک خود دارد که در مجموع بالای 65 درصد تولیدات جهان را دارا هستند که تمامی مبادلات آنها با دلار انجام می شود.

چین با وجود اینکه دومین اقتصاد بزرگ جهان است ولی حدوداً 17 درصد تولید جهان را در اختیار دارد ولی از نظر دلاری بالای 90 درصد مبادلات خود را با دلار امریکا انجام می دهد و در آن سوی دیگر روسیه که یکی از کشورهایی ست که تفکری شبیه به چین دارد و در صدد حذف دلار و جایگزینی روبل برای مبادلات گازی خود به اروپا می باشد که تا کنون نافرجام بوده و فقط در پاره ای از داد و ستدها از روبل یا یوان که بسیار ناچیز می باشد استفاده گردیده است.

همانطور که می دانیم چین رایزنی هایی با اعضای بریکس که متشکل از افریقای جنوبی، روسیه، هند و برزیل بوده است، داشته تا بتواند معاملات خود را از طریق پرداخت یوان انجام دهد، چرا که بعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی در جهان در حال گمانه زنی با کشورهای فوق و همچنین ایران و عربستان می باشد که در معاملات و مبادلات خود یوان را جایگزین دلار سازد که یقیناً انتفاع آن فقط برای خود چین است نه کشورهای دیگر ،که از دستاورد و نتیجه آن فی الحال اطلاع موثقی وجود ندارد.

در اینجا یک سوال مطرح می شود که آیا براستی دلار امریکا از بین می رود؟

یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی این است که بدانیم بالای شصت درصد از ذخایر ارزی جهان دلاری است و همچنین بدهکاری کشورها رقمی بالغ بر 40 درصد می بایست با دلار امریکا پرداخت گردد و حتی در مبادلات پولی، ارزهایی همچون ین ژاپن، پوند انگلستان، کرون سوئد، یورو، فرانک سویس، دلار کانادا رابطه پولی مستقیم و بسیار بالایی با دلار امریکا دارند که یوان هیچ جایگاه چشم گیری از نظر مبادلات پولی با هیچ کدام از کشورها بصورت مستقیم تا بحال نداشته است.

اگر یک نگاه به سیاستهای پولی و بانکی امریکا بیاندازیم متوجه خواهیم شد که با انتشار هر اخباری از ناحیه بانک فدرال ریزرو امریکا که در حوزه مالی و سیاست های آن می باشد کل کشورهای جهان و اقتصادهای بزرگ و کوچک و حتی سهام و کالاهای کشورها در معرض ریسک یا ریوارد آن قرار می گیرند یعنی اینکه کشورها خود را در برابر ارزش دلار محک می زنند، بنابراین از نظر روانی جایگزینی ارز دیگری را بجای دلار برای خود سخت و دور از ذهن میدانند چرا که سیل عظیمی از اقتصاد ها دلار امریکا را بعنوان یک پول ریسک گریز پذیرفته اند و ترازها و برنامه های تجاری خود را معطوف به دلار امریکا و سیاستهای بانکی امریکا می داند.

سوای تمام اینها باید در نظر داشت که چین با اختلاف حدودا 30 درصدی نسبت به امریکا دومین اقتصاد بزرگ جهان می باشد، اما این اقتصاد بزرگ برای تجارت خود طرفین معاملاتی و مبادلاتی تا کنون داشته که مهمترین آنها امریکا و اتحادیه اروپا بوده است که بخاطر نیروی کار ارزان، تکنولوژی ها و فن آوری هایی را که نوپا و برند محسوب می شوند و می توانند داخل خود امریکا و اروپا تولید شوند به چین واگذار شده است تا برای امریکا و اتحادیه اروپا در چین تولید شود که باید در نظر داشت در صورت تنش و اختلاف مابین امریکا و چین یقیناً تجارتی که از جانب امریکا و اتحادیه اروپا به چین محول شده است بازپس گیری می شود و جلوی پیشرفت اقتصادی چین به طرز چشم گیری گرفته خواهد شد و در کل ارتقاء اقتصادی چین کاملاً به مخاطره خواهد افتاد، پس باید این را در نظر بگیریم که یکی از عوامل مهم توسعه تجارت چین در سال های قبلی همکاری با امریکا و اروپا بوده است.

پارامتر بعدی که باید در نظر داشته باشیم این است که سهم یوان در تجارت جهانی بسیار پایین است و بیشتر از 2/5 درصد نمی باشد پس فعلاً و حداقل تا یک دهه یا دو دهه آتی اگر چین بخواهد با سهم تجاری 60 درصدی دلار رقابت کند و در حالت خیلی اغراق آمیز و خوشبینانه هر سال بتواند یک درصد از سهم یوان خود را در بازار جهانی به ارتقاء برساند، نهایتاً تا 10 سال آینده 12 درصد سهم یوان را در تجارت دنیا از آن خود خواهد کرد که باز هم بسیار اختلاف چشم گیری با سهم دلار در بازار جهانی خواهد داشت.

پارامترهای که بررسی کردیم نتیجه آن است که کنار گذاشتن دلار در حال حاضر در تجارت جهانی انجام شدنی نیست حتی فعلاً غیرممکن است و ایران عزیزمان و دولتمردان باید بدانند که داد و ستد ایران و چین با یوان شاید بتواند مقطعی و خیلی زودگذر درصدی بسیار ناچیز اقتصاد را بهبود ببخشد اما راه حل قطعی و پایداری نخواهد بود. اگر ایران تمایل دارد از تورم غیر منطقی موجود به دور باشد و اقتصادی پویا داشته باشد و جایگاه خود را در بازارهای جهانی باز پس گیری کند در وحله اول فقط تحریم زدایی می تواند به آن کمک کند و اینکه یوان یا روبل بتوانند جایگاه دلار را تضعیف سازند فی الواقع امری نشدنی است و شاخص های اقتصادی آن را تأیید نمی کنند و یقیناً تبادلات ایران و چین با یوان برای کشورمان مثمرثمر نخواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا