یادداشت

سیـاسـت ارزی و نیاموختن ها

حمیدرضا صالحی نایب‌رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران و رئیس انجمن ساتکا: تجربه رشد و توسعـه کشورهای جهان در همه سالهای پس از جنگ دوم جهـانی نشان می دهد کشـورهایی که راهبـرد برون گرایی را در کانـون سیاستگذاری اقتصادی داشته اند از ابعاد گونـاگون نسبت بـه کشـورهای درون گـرا کامیاب تر بوده و رشدهای بالایی را تجربه کرده و نیز دوستان بیشتری در جهان دارند.

کره جنوبی و ترکیه از جمله کشورهای نوظهور صنعتی اند که در دههای تازه سپری شده در ردیف 20 کشور قدرتمند اقتصادی قرار گرفته اند. آلمان و ژاپن نیز نمونه های قدیمی تر کشورهای برونگرا به حساب می آیند که جزو 5 قدرت اول جهان به حساب می‌آیند . رشد و توسعه تجارت شامل؛ توسعه صادرات و آزادی واردات راه را برای افزایش اشتغال و تولید در داخل نیز هموار می کند.

اقتصاد ایران شاید درحرف و شاید در نزد سیاستمداران یک اقتصاد درونگرا معرفی شده است و تمایل نیرومندی وجود دارد که تجارت خارجی در آن کمترین سهم را داشته باشد و به همین دلیل است که ایران در کمتر اتحادیه تجاری در جهان عضویت دارد. با این همه اما اقتصادایران بدون تجارت خارجی راه نفس کشیدنش تنگ می شود و راه برون رفت آن نیز همچنین.

اقتصاد ایران به دلیل وابستگی قبلی به نفت و مدل اقتصادنفتی آن ، اگر نتواند به اندازه کافی نفت بفروشدکه الان همینطور چنین وضعیتی دارد، میبایستی راه حل های دیگر را اقدام نمود. از طرفی کشور بدون واردات مواد اولیه و کالاهای سرمایه ای نمی تواند تولید صنعتی و حتی تولید کشاورزی بالایی را تجربه کند. اما سیاست تجاری موفق و پیش رونده الزام هایی دارد که بدون آنها امکان زایش و رشد ندارد.

برخی از این الزام ها به سیاست خارجی متعامـل و صلح جویانه بر می گردد و شمـاری از الـزام هـا نیـز بـه متغـیـرهـای اقتصـادی وابسته اند. بدون تردید در نوک پیکان توسعه تجارت سیاست های ارزی کارآمد، سازگار و با ثبات و مدرن قرار دارد. سیاست هـای ارزی از 6 دهه پیش در کانـون توجه کارشناسان بوده و محل مناقشه بوده است.

نظام ارزی شنـاور، نظام ارزی ثابـت بـا نـرخ هـای میخ کوب شـده در دو سـر طیف سیاست هـای ارزی قـرار دارند. سیاست هـای ارزی بـا این هـدف تعیین و به مثـابه استراتـژی تعیین می‌کردند که از دل آنها نرخ ارز به مثابه قلب سیاست های ارزی بیرون بیاید. بررسـی هرچنـد کوتـاه نشـان می‌دهـد سیاستمداران ایرانی هرگز اجازه نداده‌اند نرخ ارز در بازار آزاد واقعی و همه سویه خودش را پیدا کند.

این سیاست ارزی در ایران سرچشمه بدبختی‌های اقتصادی در اندازه های گوناگون و از عوامل رانت سازی و فساد بوده و یکی از دلایل اصلی آشتی ناپذیری بازرگانان و تولید کنندگان و صنعتگران ایرانی با دولت بوده است. و اما مناقشه امروز دراین هفته های اخیر و پس از آنکه راه های صادرات بسته شد و درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت نیز کم شد بانک مرکزی و دولت به جای اینکه سیاست های ارزی تازه ای را اتخاذ کنند و اجازه دهند نرخ ارز در نقطه تعادل واقعی قرار گیرد به گونه ای عمل کردند که نرخ تبدیل ارزهای معتبر با جهش مواجه شده است.

اکنون به نظر می رسد سردرگمی های دولت برای کسـری بودجه نیز مزیـد بر علت شده و نرخ ارز نیز از این داستان تبعیت می کند. دولت و بانک مرکزی متاسفانه به جای اینکه واقعیت های کلان اقتصادی را از جمله کسری بودجه، رشد نقدینگی و تورم بالا را مسبب آشفتگی نرخ ارز به شهرونـدان معرفی کنند رسمـاً تأکید بـر  غیر قابل قبول بودن نرخ واقعی ارز در بازار داشته اند.

متأسفانه طی سـال های اخیـر نرخ ارز بازیچه تمایلات سیاسی و عوامگرایی مزمن قرار گرفته که عمدتاً رانت ناشی از ماتفاوت با بازار آزاد ارز مورد استفاده سوداگران ‌و دلال های ارز قرار گرفته است. پیشنهاد می شود دولت سیزدهم یک بار برای همیشه از مداخله در نرخ ارز را خارج شود و اجازه دهد نرخ واقعی آن تعیین شود.

اگر تقاضای واقعی در نرخ های بالا وجود داشت که دولت به هدفش می رسد و می تواند ضمن کسب درآمد از محل آن به گروه های تهیدست تر جامعه نیز کمک کند. اگر تقاضای مؤثر در نرخ های بالای ارز شکل نگیرد نرخ ها بدون دردسر و بدون بگیر و ببند به سوی پایین گرایش خواهد داشت.

در این صورت نرخ ارز یگانه راه های فساد را از بین می برد و صادرکنندگان اصیل در بازار صادراتی می مانند و صادرکنندگان قلابی از بازار خارج می‌شوند. در این صورت افرادی که با حوصله در صف دریافت ارز نیمایی که معمولا تا 25 درصد زیر قیمت ارز آزاد است نیز راه خـود را می کشند و می روند و تقاضای کاذب نخواهیم داشت. در این شکل است که صادرکننده نیز بدون اینکـه احسـاس کنـد دولـت زور گویـی می کند و ارز را زیر قیمت بازار می خرد، نیز با شتاب ارز را به بازار بر می گرداند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا